دختر خوش شانس ما 22/ اسفند
دختر قشنگم سادات خانوم مامان هفته پیش 4شنبه منو شما با هم رفتیم دوردور دور شورابیل بعد شما گفتی بریم پارک شهر خوررررشید منم دیدم بابایی که نیست رفته تبریز بریم پارک بهتر تا اینکه بریم خونه و شما بهونه بابایی رو بگیری خلاصه دو تایی باهم رفتیم پارک تو پارک فقط پرسنل بودن و یه پدر و دختر و شما و مامان کلی برای خودت کیف کردی بدو بدو هول شده بودی تو اون پارک بزرگ تنها بودی پرسنل پارك دیگه شما رو با اسم صدا میکردن منم کارتو شارژ کردم برگه قرعه کشی رو با اسم شما دادم ب مسئول قرعه كشي و شما کلی بازی کردی و آخرش بزور بردمت بیرون از پارک با وعده شکلات خلاصه اون روز گذشتو گذشت تا شنبه موبایلم زنگ زد یه خانومی بود گفت خانوم سادات موسوی گفتم بله گفت شما برنده تبلت شدید جمعه ساعت 7.5بیاید تحویل بگیرید کلی خوشحال شدم از شانس خوب دخترم که بین اون همه اسم شما منتخب شد امیدوارم تو تمامی مراحل زندگیت عزیزم شانس همراهت باشه نفس مامان .
دیروز همراه بابایی رفتیم شهر خورشید براي بازي و تحويل تبلت پرنسس كلي بازي كردي و طب معمول بعد بازي مستقيم رفتي سمت رستوران براي خوردن پيتزا يا بستني و..... مشغول خوردن بوديم كه قرعه كشي شروع شد براي اين هفته رو انجام دادن و بعد اسم شما رو گفتن تا بريم براي تحويل تبلت يه ستي گرفته بودي بياوو ببين با بابايي رفتي براي تحويل و عكس انداختن تا عكستونو با عنوان برنده خوش شانس هفته بزنن رو برد منم چند تا عكس انداختم به عنوان يادگاري
ببين عسل مامان
هميشه موفق و خوشبخت باشي دخت گلم